مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • افراسیاب | افراسیاب \afrāsiyāb\، پادشاه توران‌زمین، و از شخصیتهای شاهنامۀ فردوسی. در منابع، نام او به‌صورتهای دیگری چون فراسیاک، فرنگرسین، فراسیاب، فراسیاف، فراسیاو، فراسیاپ، فراسیاون، فراسیافک، فراسیاوک، فراسیات، فرنکرسینا، و فرنک بن فیش نیز آمده است (یوستی، 103؛ بارتولمه، 986؛ ابوعلی مسکویه، 1 / 12، نیز حاشیۀ 7؛ بیرون...
  • آفتاب شکن | آفتاب‌شکن \āftāb-šekan\، در معماری جدید، صفحه‌ای پره‌پره یا کرکره‌ای که بیشتر در سرزمینهای آفتابی و گرم، روی نمای ساختمانها کار گذاشته می‌شود تا جلو تابش تند آفتاب را بر پنجره‌ها بگیرد. آفتاب‌شکنها، که پره‌های برخی از آنها متحرک و تنظیم‌شدنی است، به‌گونه‌ای طراحی، ساخته و نصب می‌شوند که جلو تابش تند آفتاب در ...
  • افراشته | افراشته \afrāšte\، محمدعلی (1287- 1338 ش / 1908- 1959 م)، شاعر، نویسنده و طنزنویس. او اهل گیلان بود و آداب و رسوم و زبان روستاییان گیلانی را خوب می‌شناخت. کودکی سختی داشت و در جوانی به کارهای گوناگون، ازجمله پادویی، رانندگی و معلمی دست زد و اینها به مضمونهایی در شعر او تبدیل شد. پیش‌از شهریور 1320 به‌عنوان شا...
  • افرائم سوری، قدیس |
  • اف. بی. آی | اف. بی. آی \ef-bī-āy\، (نام کامل: دایرۀ تحقیقات و بررسی فدرال)، از واحدهای تابع وزارت دادگستری ایالات متحدۀ آمریکا، و مسئول رسیدگی به همۀ موارد نقض قانون، جز مواردی که در حوزۀ پیگیری قانونی سازمانهای دیگر است. رسیدگی به بیش‌از 185 جرم در حوزۀ اختیارات اف. بی. آی قرار دارد، ازجمله: جاسوسی، خراب‌کاری و دیگر فعا...
  • آفتاب پرستی | آفتاب‌پرستی، یا آیین پرستش خورشید، که اسلام آن را فریب شیطان، گمراهی و از اعمال کافران دانسته است. پرستش مظاهر و قوای طبیعت از دیرباز در میان اقوام ابتدایی جهان معمول بوده است؛ از میان آن مظاهر، خورشید به سبب اهمیتی که در طبیعت و در زندگانی مردمان دارد، حرمت و قداست خاص یافته است، و به صورتهای مختلف بدان تشخص...
  • آفتاب دهلوی | آفْتابِ دِهْلَوی، ابوالمظفر مروّج‎الدین یا جلال‎الدین (1130-1221ق / 1718-1806م)، امیر و شاعر فارسی‌گوی هندی، ملقب به شاه عالَم ثانی. نامش میرزا عبدالله و پدرش عزالدین عالم‌گیر ثانی و جدش شاه عالم اول بود. وی آخرین سلطان از سلاطین مستقل دهلی بود. 25 سال از آغاز عمرش را همراه پدر در تبعید و زندان گذرانید. در 11...
  • افجه | افجه \afje\، یکی از آبادیهای قدیمی دهستان لواسان کوچک از بخش رودبار قصران در شهرستان شمیران (استان تهران). نام این آبادی را افچه نیز گفته‌اند (اعتماد‌السلطنه، المآثر ... ، 1 / 94؛ کریمان، 1 / 29، 137، 159-160). این آبادی با 060‘2 متر ارتفاع از سطح دریا، در °35 و ´52 عرض شمالی، و °51 و ´41 طول شرقی و در 5کیلوم...
  • افتری | افتری \aftarī\، گویش دهکدۀ افتر (و چند آبادی وابسته به آن) واقع در 30کیلومتری سمنان، در جادۀ فیروزکوه.
  • افراسیاب | افراسیاب \afrāsiyāb\، محوطه‌ای باستانی در شمال سمرقند امروزی. نام قلعۀ افراسیاب نیز از پایان سدۀ 17 م، در منابع نوشتاری دیده می‌شود و آن را مرتبط با پادشاه حماسی توران می‌پندارند (نک‍ : ایرانیکا، I / 576؛ بلانت، 12). از طرف دیگر، نام این مکان را صورت تغییریافتۀ parsīāb تاجیکی (سغدی: paršvāb)، به معنای «بر فرا...
  • افرا | افرا \afrā\، جنسی از گیاهان گل‌دار، مشتمل بر نزدیک به 200 گونۀ درختی و درختچه‌ای.
  • آفتاب پرست | آفتاب‌پرست \āftāb-parast\، نام عمومی هریک از خزندگان عضو خانوادۀ آفتاب‌پرستان، دارای زبانی دراز و پرتاب‌شونده با نوکی مکنده برای گرفتن شکار و توان تغییر رنگ سریع بدن. این خزندگان غالباً در زمرۀ سوسمارها به شمار می‌آیند؛ اما زبان پرتاب‌شونده و چشمان بزرگ برآمدۀ دارای توان چرخش °360 و مستقل از دیگری، آنها را از...
  • افتتاح |
  • افتالموسکوپ |
  • آفتاب گردان | آفتاب‌گردان \āftāb-gardān\، گیاه علفی یک‌ساله از تیرۀ کاسنی (کمپوزیته) و دارای دانه‌هایی خوراکی که روغنشان در پخت غذا کاربرد بسیار دارد.
  • آفتاب پرست | آفتاب‌پرست \āftāb-parast\، سرده‌ای از تیرۀ گاوزبان. گونۀ موسوم به آفتاب‌پرست اروپایی که در ایران نیز می‌روید، گیاهی است علفی و یک‌ساله به شکل بوته‌ای با ساقه‌های چوبی. ساقۀ آن کوتاه، و پوشیده از پرز غباری است. بلندی آن به 20 تا 70 سانتی‌متر می‌رسد و بسیار پرشاخه و منشعب است. برگ آن کامل، پهن، بیضی، نوک‌تیز، و...
  • افرائیم | افرائیم \efrāʾīm\، «سرزمین حاصلخیز» یا «به نحو مضاعف حاصلخیز»، یکی از 12 قبیلۀ تشکیل‌دهندۀ بنی‌اسرائیل در عصر باستان که به گفتۀ کتاب مقدس، از اعقاب پسر کوچک یوسف، به همین نام، بوده‌اند. افرائیم احتمالاً در سدۀ 16 ق‌م در مصر به دنیا آمد و برادر بزرگ‌ترش مَنَسّی نام داشت. در کتاب مقدس آمده است که یعقوب، افرائیم...
  • آفرشن | آفرشن \āforešn\، نام دسته‌ای از سروده‌ها یا ستایش‌نامه‌های مانوی. این واژه‌ در فارسی میانۀ مانوی āfurišn به معنای ستایش، پرستش، شکرگزاری و دعا، و معادل آن در زبان پارتی āfrīwan است که با مفهومی غیراصطلاحی و عمومی نیز به کار می‌رود.
  • آفریقای غربی فرانسه | آفریقای غربی فرانسه \āfrīqā-ye qarbī-ye farānse\، مجموعه‌ای اداری ـ سیاسی، زیر سلطۀ فرانسه که از سرزمینهای سابق فرانسه در آفریقای غربی تشکیل شد و از 1895 تا 1958 م تـداوم داشت. آفـریقـای غـربی فـرانسه را، بـا 981‘ 533‘4 کمـ2 مساحت، یک فرماندارِ کل اداره می‌کرد. مرکز این مجموعۀ اداری شهر داکار، پایتخت کنونی سن...
  • آفریکانس، زبان | آفریکانس، زبان \zabān-e āfrīkāns\، یکی از زبانهای رسمی آفریقای جنوبی که برگرفته از یکی از لهجه‌های جنوب هلند است. این زبان امروزه متعلق به شاخۀ ژرمنی خانوادۀ زبانهای هندواروپایی محسوب می‌شود و تلفیقی است از زبانهای هلندی، خیسان و انگلیسی. آفریکانس از زمان مهاجرت هلندی‌نژادان به آفریقای جنوبی در سدۀ 17 م، شکل ...
  • آفریقای استوایی فرانسه | آفریقای استوایی فرانسه \āfrīqā-ye estevā(ostovā)yī-ye farānse\، مجموعه‌ای از ۴ سرزمین در آفریقای مرکزی متشکل از چـاد، گابُن، کُنگـوی وسطا و اوبانگی ـ شاری، که از 1910 تا 1959 م در اختیار فرانسه بودند. آفریقای استوایی فرانسه منطقه‌ای به وسعت 000‘500‘2 کمـ2 بود که در 1910 م از به هم پیوستن 3 مستعمرۀ فرانسویِ گا...
  • آفریقای جنوبی، جنگ | آفریقای جنوبی، جنگ \jang-e āfrīqā-ye jonūbī\، نیز معروف به جنگ بوئرها (11 اکتبر 1899- 31 مۀ 1902 م / 5 جمادی‌الآخر 1317-22 صفر 1320 ق). این جنگ میان انگلستان و دو جمهوری بوئر (آفریکانرها)، یعنی جمهوری ترانسوال (آفریقای جنوبی)، و جمهوری کشور آزاد اُرانژ، روی داد. اگرچه آن را بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین نبردی می‌د...
  • آفریقای شرقی پرتغال |
  • افرهاط | افرهاط \afrahāt\، فرهاد یعقوب (ز 260- 275 م، د بعد از 345 م)، اسقف و نخستین مسیحی برجسته و بانفوذ ایرانی، معروف به حکیم پارسی که از او موعظه‌هایی به سریانی باقی مانده است.
  • افسانه آفرینش |
  • آفریقای شرقی بریتانیا | آفریقای شرقی بریتانیا
  • آفریقای غربی پرتغال |
  • آفریقای شرقی، جامعه | آفریقای شرقی، جامعۀ \jāmeºe-ye āfrīqā-ye šarqī\، تشکیلاتی که برخی امور اقتصادی کشورهای کنیا، اوگاندا و تانزانیا را در دهه‌های 1960 و 1970 م / 1340 و 1350 ش هماهنگ می‌کرد؛ این تشکیلات با ساختار و برنامه‌های دیگری فعالیتهای خود را از سر گرفته است.
  • آفریکانوس | آفـریکانوس \āfrīkānūs\، سِکتـوس یولیـوس (ح 180‌ـ ح 250 م)، نخستین مورخ مسیحی که به‌سبب نگارش یک گاه‌شماری جهانی شهرت دارد.
  • آفرین |
  • افسانه |
  • آفریقایی، زبانهای | آفریقایی، زبانهای \zabānhā-ye āfrīqāyī\، مجموعۀ زبانهای بومی آفریقا. شمار آنها را حدود 800 تا 000‘1 زبان برآورد کرده‌اند. در قارۀ آفریقا، توزیع و پراکندگی زبانها یکسان نیست و بیشترین تنوع زبانی در مرکز آن وجود دارد. رایج‌ترین زبانهای آفریقا، بدون درنظرگرفتن زبان عربی، زبان سواحلی با 50 میلیون نفر و زبان هوسای...
  • آفرینگان | آفرینگان \āfrīnagān\، اصطلاحی برای نامیدن برخی از نیایشهای زردشتیان و نیز مراسمی که این نیایشها را در آن برمی‌خوانند. این نیایشها و آیینهای مذهبی را بدان سبب آفرینگان نامیده‌اند که ضمن آنها همواره به مردمان یا ایزدانی که مراسم به پاس آنها برگزار می‌شود، درود و آفرین می‌فرستند (پورداود، 224-225؛ قس: مدی، 354).
  • آفریقای جنوبی، حزب ملی | آفریقای جنوبی، حزب ملی \hezb-e mellī-ye āfrīqā-ye jonūbī\، حزب سیاسی محافظه‌کار و نژادگرای حاکم بر آفریقای جنوبی (1948-1994 م / 1327-1373 ش).
  • آفریقای غربی بریتانیا | آفریقای غربی بریتانیا \āfrīqā-ye qarbī-ye berītāniyā\، مجموعه‌ای از سرزمینهای جداگانه و دور از هم در آفریقای غربی که در دوران استعمار، على‌رغم دستیابی به استقلال سیاسی، توسط بریتانیای کبیر اداره می‌شد. این مجموعه شامل سیرالئون، گامبیا، نیجریه (به‌انضمام کامرون بریتانیا) و ساحل طلا (شامل مستعمرۀ فرمان‌گزار ساح...
  • آفریقای شرقی ایتالیا | آفریقای شرقی ایتالیا \āfrīqā-ye šarqī-ye ītāliyā\، مجموعۀ متصرفات ایتالیا در آفریقای شرقی، طی سالهای 1936-1941 م. این منطقه اتیوپی (که در 9 مۀ 1936 به تصرف ایتالیاییها درآمد و در اول ژوئن همان سال، بخشی از آفریقای شرقی ایتالیا اعلام شد) و مستعمره‌های ایتالیایی اِریتره و سومالیِ (سومالی‌لندِ) ایتـالیا ــ اکنـو...
  • افروس | افروس \eforūs\، (ح 405-330 ق‌م)، مورخ یونانی و مؤلف نخستین تاریخ عمومی که به‌رغم کاستیهای کارش، در عصر باستان با تحسین روبه‌رو شد و بهترین مورخ آن عصر به‌شمار می‌آمد. افروس بنابر روایتی، شاگرد ایسوکْراتِس بود که مدرسۀ او از لحاظ شهرت با آکادمی افلاطون رقابت می‌کرد. «تواریخ»، متشکل از 29 کتاب، مهم‌ترین اثر افر...
  • آفرید | آفرید \āfarīd\، اسقف مسیحی سگستان (سیستان) در سدۀ 5 م. واژۀ آفرید از āfrītay- اوستایی، به معنی «آفرین، نیایش» (بارتولمه، 330)، نام یکی از ایزدان کمتر شناخته شدۀ زردشتی است (نک‍ : بویس، 209-218). این واژه‌ در نامهای شخصی نیز ترکیب شده است: مانند بُرزآفرید و هرمزآفرید. بنابر کتاب سریانی «شورای کلیسای شرق»، یعنی...
  • آفرین | آفرین \āfarīn\، تخلص دو شاعر و سخنور پارسی‌گوی.
  • افریز | افریز \efrīz\، قاب‌بند یا نوار مزین یا سادۀ افقی بلند که برای آراستن پیرامون فوقانی دیوارهای درونی یا بیرونی بنا به کار می‌رود.
  • آفریقایی، دینهای | آفریقایی، دینهای \dīnhā-ye āfrīqāyī\، دینهای آفریقایی را نمی‌توان در پیکرۀ واحدی مجتمع کرد. در این دینها تنوع بسیاری ازلحاظ اساطیر، کیهان‌شناسی و عقاید مردم در باب ماهیت نیروهای روحانی به چشم می‌خورد؛ همچنین، در انواع مراجع دینی، متخصصان شعائر و نیز زمان انجام مناسک هم اختلافات فراوان دارند. آنها از جهاتی چند...
  • افسانه | افسانه \afsāne\، منظومه‌ای بلند، با مضمونی غنایی و رمانتیک، سرودۀ نیما یوشیج (1274- 1338 ش).
  • افریقیه | نامی كه جغرافی‌نویسان عرب بر قسمتی از افریقای شمالی (نك‍ : سامی، 2 / 1001) و مشخصاً به قسمت خاوری ممالك بربر ( دایرةالمعارف ... ، 1 / 177)، یا مغرب (EI2, III / 1047) اطلاق كرده‌اند. افریقیه از زمانهای دور جزئی از مغرب به شمار آمده است (اصطخری، 33، ترجمه، 39؛ جیهانی، 61؛ حدودالعالم، 178). ضبط این كلمه با همین ...
  • آفرودیته | آفرودیته \āfrodīte\، در دینِ یونان باستان، خدابانویِ زیبایی، عشق و باروری. آفرودیته احتمالاً دارای منشأ شرقی است و چنین به نظر می‌رسد که پرستش این خدابانو از یک الٰهۀ سامی، که در بابل و آشور ایشْتَر نام داشت و فنیقیان او را آسْتارْته می‌خواندند، منشأ یافته باشد. کیشِ پرستش او را مهاجران فنیقی با خود به قبرس، ...
  • افست، چاپ | افست، چاپ \čāp-e ofset\، نیز چاپ لیتوگرافی، یا لیتوافست، شیوه‌ای در چاپ تجارتی که در آن، نقش آغشته به مرکب (اعم‌از حروف و تصویر) از روی صفحۀ چاپ به نَوَرد (غلتک) لاستیکی، و سپس از آن به کاغذ یا مواد دیگر منتقل می‌شود. انعطاف‌پذیری نورد لاستیکی چاپ را بر چوب، پارچه، فلز، چرم و کاغذ زبر نیز ممکن می‌سازد.
  • افسر | محمدهاشم میرزا (1258- شهریور 1319 ش / 1879- سپتامبر 1940 م)، ملقب به شیخ‌الرئیس و متخلص به افسر، پسر نورالله میرزای جناب و نوۀ فتحعلی شاه قاجار، ادیب، شاعر، روحانی و از رجال سیاسی سرشناس عهد قاجار و پهلوی. او در زادگاه خود، سبزوار، به كسب دانشهای مقدماتی منطق، معانی و بیان، بدیع و ریاضیات پرداخت. بخشی از مقدم...
  • افسران ناسیونالیست، سازمان | افسران ناسیونالیست، سازمان \sāzmān-e afsarān-e nāsiyonālīst\، تشکیلاتی مخفی با هدف اصلاح ارتش (تأسیس: 1331 ش).
  • افزون | افزون \afzūn\، صفت خدا به معنی افزونی‌بخش، دارندۀ نیروی جادویی، و لقب شاهان دورۀ ساسانی و حکمرانان محلی تا پایان سدۀ 1 ق. اگرچه در زندِ اوستا این عنوان به‌صورت افزونیگ / ابزونیگ در ترجمۀ سپنته بسیار به کار رفته («یسنا ... »، 13)، درست نمی‌دانیم که از چه تاریخی صفت اوستایی سپنته به افزونیگ ترجمه شده است. این ع...
  • افسران، باشگاه | افسران، باشگاه \bāšgāh-e afsarān\، محلی برای گردهمایی افسران ارتش ایران و صحنۀ چند رویداد تاریخی (تأسیس: 1313 ش؛ افتتاح رسمی: 1318 ش).
  • افسران خراسان، قیام | افسران خراسان، قیام \qiyām-e afsarān-e xorāsān\، اقدام مسلحانه و نافرجام شماری از نظامیان خراسان در 1324 ش / 1943 م. این قیام که عمر آن بیش ‌از 5 روز نبود، در ناحیه‌ای روی داد که نیروهای ارتش سرخ اتحاد شوروی درپی جنگ جهانی دوم (1939-1945 م) آنجا را در اشغال خود داشتند.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: